این نوشته هاتقدیم به بابای گلم که مطمئنم میخونیشون....................
نزدیک صبحه
و من بیدارم!
از شدت غمهام
نمی تونم بخوابم
دل خوشی ای ندارم!
دل خوش هم همین طور.
مادر خوب است!
اما
حال من بد ...
حال او هم بد شده شاید
از من...
دیگر لذت نمی برم
از هیچ چیز واز بودن هیچ کس!
از نبودن تو هم ...
نا شکری نمیکنم
خدا را شکر
اما
کاش خدا کمی بیشتر به فکرم باشد!
یا شاید هم
من باید بیشتر به یادش باشم!
نماز هایم قضا می شود
غذا هایم هم همین طور...
کودک درونم عجیب غصه می خورد
من هم همین طور!
می خواهم غسل کنم
غسل پاکی از غم...
کاش می شد امیدی در من جوانه بزند.................!